جنگ ایران و رژیم صهیونیستی در تیرماه ۱۴۰۴، صرفاً در میدان نظامی محدود نشد، بلکه به جنگی چندلایه در عرصه افکار عمومی، احساسات اجتماعی و فضای مجازی تبدیل شد. در روزهای ابتدایی، جامعه با ترس، اضطراب و بیاعتمادی مواجه بود، اما بهتدریج با پاسخ قاطع ایران و شکلگیری پویشهای مردمی، احساسات بهسمت خشم علیه دشمن و مشارکت اجتماعی تغییر یافت.
در این فضا، چهار گفتمان شکل گرفت: گفتمان رسمی نظام، گفتمان صهیونیستی، گفتمان اپوزیسیون، و گفتمان مردمی یا خاکستری. گفتمان چهارم با زبان ساده، بومی و احساسی نقش مهمی در بازسازی افکار عمومی ایفا کرد. کاربران فضای مجازی به سه دسته تقسیم شدند: جریان انقلابی، جریان معارض، و طیف خاکستری. طیف خاکستری با روایتهای خانوادگی و عاطفی، مرز خود را با دشمن حفظ کرد و به انسجام کمک کرد.
از دل این بحران، فرصتهایی مانند احیای حس وطندوستی، ظرفیت روایت مردمی، و تقویت گفتمان مقاومت بهدست آمد. در عین حال، تهدیدهایی مانند شکنندگی روانی جامعه، ضعف روایت رسمی، و قدرت شایعات وجود داشت.
بر این اساس، چند راهبرد پیشنهاد میشود: تقویت روایتگری مردمی، طراحی کمپینهای احساسی از پیش، بازطراحی زبان روایت رسمی متناسب با نسل نوجوان، فعالسازی نهادهای محلی در روایتسازی، و بومیسازی روایت جنگ برای اقوام مختلف.
در مجموع، تجربه جنگ نشان داد که علیرغم چالشها، جمهوری اسلامی ظرفیت اجتماعی و فرهنگی لازم برای پیروزی در جنگ روایتها را دارد، بهشرط آنکه روایت رسمی تقویت، زبان آن اصلاح و روایت ملی بر پایه مشارکت مردم بازسازی شود.