در شب عاشورا، پس از چند هفته عدم حضور علنی، رهبر معظم انقلاب در هیئت حسینیه امام خمینی(ره) حاضر شدند؛ حضوری که تنها یک حضور عاطفی یا آیینی نبود، بلکه حامل پیامی چندلایه، عمیق و راهبردی برای مخاطب داخلی و حتی بیرونی بود.
در میانهی مجلس روضه، جایی که فضا آکنده از حزن حسینی بود، رهبر انقلاب به حاج محمود کریمی فرمودند:
اگر خسته نیستید، سرود «ای ایران» را بخوانید.
جملهای کوتاه، اما حامل پیامی بلند. این انتخاب واژه و زمان، دقیقاً در نقطهی تقاطع «وطن» و «کربلا» ایستاده بود. جایی که دشمن، سالهاست با عملیات رسانهای و مهندسی افکار عمومی، میکوشد مرز میان ایران و اسلام را مصنوعی و متخاصم نشان دهد.
رهبر انقلاب اما با یک اشاره، این دو عنصر را درهمآمیختند؛ آنچنان طبیعی، که «ایران» از دل «روضه» برخاست و بهجای یک سرود، به یک اعلام وفاداری ملی – مذهبی تبدیل شد. این یعنی وطندوستی ما، جزئی از دینداری ماست؛ و شور حسینی، ضامن هویت ملی ماست.
در عصر «جنگ روایتها»، این سطح از ظرافت و هدایت فرهنگی، چیزی فراتر از یک حرکت نمادین است و به نظر میرسد امشب راهبرد اصلی مراکز حکمرانی فرهنگی در دوران آشفتگی مجددا ترسیم شد. دفاع از هویت ملی و دینی، از متن مردم میگذرد؛ از روضه، از مداحی، از زبان احساس، نه فقط از تریبون رسمی.
نکته قابل تأمل آنکه جامعه، این پیام را شنید و با آن همدل شد. تنها ساعاتی بعد، ویدئوی اجرای «ای ایران» در فضای روضه، در شبکههای اجتماعی طوفانی شد؛ هزاران بازنشر، همراه با تحسین و اشک. مردم فهمیدند که این، فقط یک خواندن سرود نبود، بلکه نوعی بیعت فرهنگی با ایده ایران اسلامی بود.
در روزگار ضعف برخی نهادها در جنگ اخیر، رهبر انقلاب همچنان روایت را از دل مردم میسازند؛ با زبان روضه، با سرمایهی احساس، و با حکمت عاشورا.